ما چند تا... ما چند تا جمع شدیم تا بگیم ما هم هستیم
مسافرت چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند وعلت جا ماندن از امتحان را برای او توضیح دهند. *************************************** من ناظرم . و از نظر خودم برگ چغندر.اما از نظر بچه ها من رییسم مخصوصا مریم!!!!!!!!! نمی دونم چرا همچین فکری می کنن؟!!!! توی وبلاگ هرکسی وظیفه ی ارسال پست های خاصی را دارد. اما من نه!!!!!برای همین این داستان و گذاشتم. امیدوارم خوشتون بیاد.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ ![]() به وبلاگ ما چندتا خوش اومدي ما چندتا نوجوونيم كه جايي بهتر از اينترنت و وبلاگ پيدا نكرديم كه در حيطه ي مورد علاقمون فعاليت كنيم و با نوجوونهاي ديگه و طرز فكراشون آشنا بشيم... فقط يادت نره همه ي پست هارو بخون و براي هركدوم نظرتو بزار تا ما بدونيم چقدر پيشرفت كرديم و يه وقت پس رفت نكنيم جان مادرت گير نده به اين مطلب اول همه واسه اون نظر ميزارن!!! عقده اي شدم!!! منتظر كامنتت هستيم. ماچند تا... آخرین مطالب پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
|